برگزیدهای از دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه
ستايش حق تعالي:
ستايش سزاوار خداوندي است که کس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست که وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري به پاي صنعت او نرسد. بخشنده بيدريغ است. اوست که بدايع خلقت را به سرشت و صنايع گوناگون وجود را با حکمت خويش استوار ساخت… .
تجديد عهد و ميثاق با خدا:
پروردگارا به سوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف کنم که تو تربيت کننده و پرورنده مني. و بازگشتم به سوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اين که چيز قابل ذکري باشم… .
خود شناسي:
و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيکرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريکيهاي سه گانه جنيني سکونتم دادي: ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچ يک از امورم را به خودم وانگذاشتي… .
راز آفرينش انسان:
ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به کمال) موجودي کامل و سالم به دنيا آوردي. و در آن هنگام که کودکي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ کردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دلهاي پرستاران را به جانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي… .
تربيت انسان در دانشگاه الهي:
تا اين که با گوهر سخن، مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمتهاي بيکرانت را بر من تمام کردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اين که فطرت و سرنوشتم، به کمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام کردي که معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي… .
نعمتهاي خداوند:
آري اين لطف تو بود که از خاک پاک عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم که نعمتي را از من دريغ داري. بلکه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيکرانت بر من و با احسان عميم خود نسبت به من، تا اين که همه نعماتت را درباره من تکميل فرمودي… .
شهادت به بي کراني نعمتهاي الهي:
الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم
و به باطن ناديدني نهادم. و پيوستهاي جريان نور ديدهام و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشانيام، و روزنههاي تنفسيام، و نرمههاي تيغه بينيام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لبهاي من پنهان است… .
ناتواني بشر از بجا آوردن شکر الهي:
گواهي ميدهم اي پروردگار که اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر يکي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، که آن خود مزيد نعمت و مستوجب شکر ديگر، و ستايش جديد و ريشهدار باشد… .
ستايش خداي يگانه:
بنابراين من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا که وسعم ميرسد با ايمان و يقين قلبي گواهي ميدهم. و اظهار ميدارم:
حمد و ستايش خدايي را که فرزندي ندارد تا ميراث برش باشد. و در فرمانروايي نه شريکي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي کمک دهد… .
خواستههاي يک انسان متعالي:
خداوندا، چنان کن که از تو بيم داشته باشم، آنچنان که گويي تو را ميبينم و مرا با تقوايت رستگار کن! اما به خاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و برکت به من عطا فرما!
سپاس به تربيتهاي الهي:
خداوندا! ستايش از آن توست که مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار توست که مرا بيافريدي و خلقتم را نيکو بيا راستي. به خاطر لطفي که به من داشتي والا… .
نيازهاي تربيتي از خدا:
و مرا بر مشکلات روزگار، و کشمکش شبها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنجهاي اين جهان و محنتهاي آن جهان نجات بده و از شر بديهايي که ستمکاران در زمين ميکنند نگاه بدار… .
شکايت به پيشگاه خداوند:
خدايا! مرا به که وا ميگذاري؟ آيا به خويشاوندي که پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه که بر من بر آشفتد؟ يا به کساني که مرا به استضعاف و استثمار کشانند؟ در صورتي که تو پروردگار من و مالک سرنوشت مني؟
اي مربي پيامبران و فرستنده کتب آسماني:
اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحاق و يعقوب، و اي پروردگار جبرائيل، ميکائيل و اسرافيل. و اي تربيت کننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيدهاش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان … .
تو پناهگاه مني:
تو پناهگاه مني، به هنگامي که راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز ميداري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.